شکست خورده
گذشت اون زمون که مردونگی مثل ستاره تو آسمون میدرخشید.
الآن مردونگی یه نقطه شده رفته تو کتابا. دیگه قیصرم به قولش عمل نمیکنه و زیر آبی میره. کجان اون مشتیهای کوچه بازار که چاقوهاشون توی غلاف زنگ زده بوده کجاست بیان ببینن که الآن همه دارن با چاقوشون نوچه جمع میکنن نا با عملشون. امروزه دیگه حتی فرشته ها هم آدما رو میپیچونن. شدن مثل یه ماشین که میتونین با یه ترمز 180 درجه بچرخن. الآن دیگه حتی درویشا هم واسه بلند شدن از روی زمین یا علی نمیگن.
نوشته شده در پنج شنبه 89/11/28ساعت
7:1 عصر توسط مهسامحمدی نظرات ( ) | |
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |